بخش فيزيكي عملكرد يك كودك رو ميشه درست به يك خودرو يا ماشين تشبيه كرد : برای اینکه یک ماشین در بهترین وضعیت خودش کار کنه چندین عامل مهم باید دست به دست هم بدند . ماشین ها با سوخت کار می کنند ، برای درست کار کردن بعضی اجزای اونها روانکاری نیازه و بعضی اجزا به خنک شدن با آب یا هوا نیاز دارند . بنابراین ماشین ها مخزن هايي دارند که همیشه باید با مقدار مشخصی از مواد مصرفی مورد نیاز پر باشند . باک بنزین ، مخزن روغن موتور ، مخزن آب (رادیاتور)، مخزن روغن ترمز ، مخزن آب شیشه شور، مخزن روغن هیدرولیک فرمان و... مخزن هايي هستند كه اگر يكي از اونها خالي باشه ممكنه اون ماشين خراب يا حتا متوقف بشه . جالب اينكه در کوچکترین واحد زنده هر انسان یعنی در ميتوكندري سلول نيز جریان هایی درست شبیه عملیاتی که در موتور خودرو صورت می گیره اتفاق میفته . البته اين رو بايد گفت كه حتا در مقايسه فيزيكي هم اين دو از نظر پيچيدگي به هيچ وجه قابل قياس نيستند و در اينجا اين مثال فقط از نظر شباهت هاي عملكردي به ما كمك مي كنه .
اما این ماشین عظیم طبیعی که از میلیون ها موتور محرک و متحرک تشکیل میشه در کنار شباهت فيزيكيش به ماشين يك تفاوت عمده و اساسی هم با اون داره . اون داراي نرم افزاري بسيار پيچيده به نام روان و روح هست كه دانسته هاي بشر در موردش بسيار ناچيزه . در بدن يك انسان این دو بخش یعنی بخش فیزیکی و بخش روانی به طور مستقیم بر هم تاثیرگذار هستند . پس برای اینکه یک کودک در بهترین وضعیت رشد خودش قرار بگیره ما باید سعی کنیم هر یک از این دو بخش و مخازن مربوط بهشون رو در بهترین وضعیت ممکن خودشون حفظ كنيم . اما چه عواملی در کارکرد بهینه هر یک از دو بخش تاثیرگذار هستند و كدوم مخازن بايد هميشه مورد توجه قرار بگيرند ؟ در اين متن سعی می کنیم از بخش فیزیکی که مهم هست ولي در اينجا مد نظر ما نيست به صورت گذرا رد بشیم و تنها چند نکته رو یادآوری کنیم :
مخزن فیزیکی :
تغذیه
اين يعني اينكه شما چه بخوريد ، چقدر بخوريد ، كِي بخوريد . در واقع ميشه روان سالم رو در غذاي سالم پيدا كرد . هر روز خبرها و مقاله هاي مختلف و متنوعي درباره تاثير مواد غذايي بر بدن ميخونيم و اين كه كدوم دسته از غذاها چه تاثيري بر روح و روان ما دارند . فكر كنم در اينجا نياز به باز كردن يك بحث تغذيه شناختي نيست و اصلن اطلاعات من هم در این زمینه ناقصه . اگر مايل باشيد مي تونيد هزاران صفحه مطلب و توصيه تغذيه اي در اينترنت پيدا كنيد كه همه شون بر تنوع استفاده از مواد غذايي سالم تاكيد دارند . فقط به عنوان يكي از علاقمندهاي مقوله تغذیه به چند نكته اشاره كنم :
یکی از بزرگترین مشکل های بچه ها در ارتباط با تغذیه اشتها است . آنطور که اهل فن گفتند اشتها ، هم با عوامل روانی و هم با عوامل فيزيكي و کیفی ارتباط داره . هر چه ترکیب غذاهایی که در شروع تغذیه کودک با غذاهای جامد ، بهش میدیم (حدود شش ماهگی) غنی تر و متنوع تر باشه اشتهای بچه ها بهتر میشه . اگه بچه هاتون اشتها ندارند به اونچه كه مي پزيد رجوع كنيد ! تا چه حد از اشتها آورها و چاشني ها به صورت مناسب استفاده مي كنيد ؟ يكي از پر طرفدارترين غذاهاي دنيا غذاي ايتالياييه . اونها در آشپزيشون به طور مناسبي از سبزيجات ، روغن زيتون و به خصوص سير استفاده مي كنند آيا در آشپزخانه شما هم اين قواعد رعايت ميشه ؟ از طرف دیگر بايد نقش عوامل رواني رو هم بر اشتها در نظر گرفت . هرچه روان بچه ها سالم تر باشه اونها میل و رغبت بیشتری به غذا خوردن از خودشون نشون میدن (کودکی که به هر دلیلی از نظر روحي رنج میبره میل کمتری به غذا داره) باید تقدم و تاخر رو رعایت کنید و هر گروه غذایی رو در زمان مناسب خودش در نظر گرفت . برای این کار بهتره مطالعه کوتاهی در خصوص اثرات هر گروه از مواد غذایی ، نحوه هضم اونها و ترکیب فاکتورهای تشکیل دهنده شون داشته باشید : مثال : فیبرها و ویتامین ها می تونند در اشتهای بچه ها بسیار موثر باشند . هر دوی اونها رو میشه در میوه ها پیدا کرد و زمان مناسب مصرف میوه ها چه وقته ؟ کمی قبل از غذا نه بعدش ! یه نکته دیگه راجع به لبنیات : بدن انسان از ابتدا براي تجزيه شير پستانداران ديگر ساخته نشده و گويا ما هنوز هم با هضم اين ماده حياتي مشكلاتي داريم . من نمي دونم عمل لاكتاز (تجزيه لاكتوز شير)چه جوري انجام ميشه ولي خيلي ها هنوز هم نمي تونند به طور كلي شير رو هضم كنند و خيلي ها رو هم ديدم كه بعد از خوردن شير و لبنيات احساس كرختي و خواب آلودگي پيدا مي كنند . به نظر ميرسه شیر و لبنیات برای هضم شدن ، هم به انرژی زیادی نیاز دارند و هم خودشون جلوی اشتها رو می گیرند پس بهترين زمان نوشيدن شير شايد شب ها و قبل از خواب باشه . بهتره قبل از انجام کارهای فکری و یا آزمون ها ، اجراها و ... که به عملکرد مناسب مغز و بدن نیاز هست از دادن لبنیات و يا هر غذاي سنگين ديگري به بچه ها خودداری کنید چون خون اونها رو به جای مغز به سمت دستگاه گوارش اونها هدایت می کنه و همچنین نزدیک به وعده های غذای اصلی به اونها شیر ندید چون این کار باعث از بین رفتن اشتهای بچه ها میشه . مورد دیگری که باید رعایت کنیم خودداری از دادن حتا یک قاشق غذای اضافی به بچه است . هرجایی که بچه قاشقتون رو پس زد باید قاشق رو کنار گذاشت (اجازه بدید اشتیاق غذا خوردن در اون حفظ بشه . هر آدمی با قاشق های اضافی غذا توی حلقش فرو میرند از غذا متنفر میشه) ... این آغاز راهیه که به اشتهای بیشتر و البته استقلال و حق انتخاب بچه ختم میشه . نگران نباشید هیچ کودکی (که به غذا دسترسی داشته) از گرسنگی تلف نشده . در ضمن ، کیفیت و تركيب غذا بر کمیت اون برتری داره پس یه بشقاب پر از برنج رو به شکم بچه سرازیر کردن به هیچ وجه راه درستی برای تغذیه اون نیست . یه سری به استخرها و پارک های آبی بزنید متوجه میشید که درصد زیادی از کودک ها و نوجوان های نسل جدید از اضافه وزن رنج مي برند و مقصر اصلی در این زمینه مادرها هستند که در بیشتر مواقع میل به تغذیه بیش از اندازه بچه ها دارند . اون هم با عادات غذايي غلط . نقش میان وعده ها رو جدی بگیرید و سعی کنید اونها رو به جای استفاده از کیک های کارخانه ای و آبمیوه های پاکتی (که دارای مواد نگهدارنده و افزودنی هستند) با چند عدد آجیل ، میوه و غلات که حاوی فیبر هستند و خودشون اشتها رو بیشتر می کنند پر کنید . آبمیوه گیری منزل شما هم هر روز باید کار کنه و خروجی های متنوع داشته باشه . در خصوص چیزهایی که مضر هستند مثل پفک و چیپس و ... هم به اندازه کافی شنیدیم . تحت هیچ شرایطی کودکتون رو بدون آب نگذارید و همیشه یک بطری آب به همراه داشته باشید . کم آبی تاثیر مستقیم بر عملکرد مغز داره . براي سلامت بچه ها نياز هست تا سيستم ايمنيشون تقويت بشه و سيستم ايمني رو اول از همه آنتي اكسيدان تقويت مي كنه . اون رو مي تونيد در خيلي از مواد غذايي و ميوه ها پيدا كنيد . چاي سبز يكي از اون منابع غني آنتي اكسيدان هست . بنابراين ميشه روزانه با يك ليوان چاي سبز و كمي عسل و ليموي ترش جلوي كلي از بيماري ها رو گرفت (تنها ايراد چاي سبز مشكليه كه براي جذب آهن ايجاد مي كنه ولي به راحتي قابل حله : عذاهاي آهن دار رو در ناهار و شام برنامه ريزي كنيد و چاي سبز رو در صبحانه) اگر حوصله بیشتری داشتید میتونید کمی علمي تر عمل کنید و از روی کتاب و یا با مشاوره پزشک تغذیه اطلاعاتتون رو تکمیل تر کنید .
به نظر من حساس ترين واژه ها در زمينه تغذيه اين ها هستند : آب ، آنتي اكسيدان ، پروتيين ، فيبر ، ويتامين و ... یه ماده حیاتی دیگه هم هست که برای روغنکاری مغز لازمه : اومگا ۳
قصد پر حرفي درباره همه ظرف هاي فيزيكي رو نداريم چون اطلاعاتش رو هم نداريم
اما به جز تغذيه بهداشت ، فعالیت بدنی ، استراحت و تفريح مورد نياز بچه ها ، عوامل و در واقع ظرف هاي فيزيكي ديگري هستند كه به صورت مستقيم بر روي سطح عملكردهاي فيزيكي و وضعيت رواني تاثير دارند .
در خصوص استراحت يه چيزي يادم اومد و اون هم ساعت خواب بچه ها است . اونها بايد ساعت ۹ بخوابند و ۶ براي صبحانه بيدار بشند چون : بدن در آغاز شب عمل دفع و در آغاز صبح عمل جذب مواد غذايي رو در بالاترين سطح ممكن انجام ميده و بهتره شما در ساعت دفع ، خواب و در ساعت جذب بيدار و در حال خوردن باشيد . اين يعني اگر شما ساعت ۱۲ شب تا ۹ صبح بخوابيد باز ۹ ساعت خوابيديد ولي احساس كسالت بيشتري نسبت به كسي كه در زمان مناسب خوابيده خواهيد داشت . اين امر براي بچه ها كه در سن رشد هستند اهميت بيشتري پيدا مي كنه . تحقيقاتي كه انجام شده هم نشون داده بچه هايي كه ۹ ساعت خواب شب رو از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح داشتند در حل مسايل رياضي نسبت به سايريني كه در ساعت هاي ديگري همين ۹ ساعت خواب رو داشتند ۳۰ درصد موفق تر عمل كردند . در ضمن بهتره دو ساعت قبل از خواب بچه شامش رو خورده باشه و هيچوقت اون رو با شكمي كه تازه پر شده به رختخواب نفرستيد .
اگر دنبال بهترين وضعيت هستيم بد نيست راجع به هر كدوم از موارد بالا مطالعه كافي داشته باشيم (و البته اگر یک پنجم چیزهایی رو که می خونیم اجرا کنیم همه چی ردیف و مرتب میشه!)

ظرف روانی :
وقتي تازه وارد ما به دنیا میاد ، از تاریکی مطلق به روشنایی و از عدم ،گام در پیچیده ترین موقعیت ممكن می گذاره . وقتي خودتون رو جاي اون بگذاريد متوجه ميشيد كه اين موقعيت با هيچ موقعيت ديگري قابل مقايسه نيست . گيج مي زنه چون از يه محيط گرم و نرم كه بهش عادت كرده بوده به يه محيط عجيب و غريب و پر سر و صدا پا ميذاره در حالي كه هيچ توانايي نداره ، حواس چندگانه اش ناقص هستند ، حتا براي كوچك ترين حركت دادن به اعضاش هم با مشكل مواجهه و تازه قراره كليه توانايي هاي فيزيكي-حركتي و حسي در اون به آرامي و در طول زمان تكميل بشه و خودش هم هيچي در مورد اين قضايا نمي دونه (البته خودش هیچی راجع به هیچی نمی دونه!) .واقعن اون چه جوری باید با این وضعیت عجیب مواجه بشه ؟ قراره ما به عنوان اطرافیانش بهش کمک کنیم ولی چه کمکی می تونیم بهش بکنیم و چه جوری باید این کار رو انجام بدیم ؟ هزاران و بلکه میلیون ها صفحه کتاب ، مقاله و مطلب مرتبط سعی داشته و دارند که به این سوال های پیچیده جواب بدند . حالا از اون روزها و ماه های اول بگذریم ؛ بعد از جا افتادن كودك در محيط و تكميل حواسش وظیفه ما است تا کاری کنیم کودک ما اصولی رو یاد بگیره :
قانونِ مورد علاقه من : "اما نه همیشه" !
طبق مشاهدات بنده ، خيلي از ما پدر و مادرها در يكي از دو طرف بام قرار داريم . يا عرصه رو به بچه مون تنگ و سخت مي كنيم و فكر مي كنيم هر چه بيشتر سخت گيري كنيم نتيجه بهتر خواهد شد ، يا فكر مي كنيم كودكمون نبايد كوچك ترين سختي و فشاري رو ببينه و تحمل كنه و اينجوري اون رو به موجودي تنبل و تن پرور تبديل مي كنيم . مي دونيد چرا ؟! چون ما حد و اندازه رو نمي دونيم و با توجه به پیچیدگی روان انسان به واقع دونستن و به خصوص اجرا كردنش بسيار سخت هم هست . به هر حال قانون بالا می گه كودك ما بايد بدونه :
دنیا جای خوب و قشنگیه اما نه همیشه .
جاییه که توش باید کار و تلاش کنه اما نه همیشه .
جاییه که می تونه توش برنده باشه اما نه همیشه .
جاييه پر از لحظات دلگرم کننده و لذت ها اما نه همیشه .
جاييه كه محیط اطرافش مي تونه روش تاثیر بذاره اما نه همیشه .
جاییه که دیگران درکش می کنند و خنده رو لباش میارند اما نه همیشه .
جاییه كه در اون ميشه از حداکثر امکانات ممکن برخوردار بود اما نه همیشه .
جاییه که می تونه روی دیگران و به خصوص پدر و مادرش تکیه کنه اما نه همیشه .
جاييه كه می تونه خودش هم درس هایی به محیط و اطرافیانش بده اما نه همیشه .
به نظر میاد بد نباشه اعلام خبرهاي درهم رو از خبرهاي خوب شروع كنيم و بهتره كودك ابتدا بخش هاي خوب و مثبت زندگي رو ببينه و باور كنه و بعد كم كم با بخش هاي بد و منفيش هم مواجه بشه . بچه ها همونطور كه بزرگ ميشن باید یاد بگیرند بر خلاف همه اين تضادهاي موجود ، دنیا جای مناسبی برای زندگیه و همين تضادها هستند که زندگی رو می سازند . اگر اونها هر کدوم از این ابعاد مثبت و منفي رو نبینند و راه لذت بردن ، مدیریت کردن و یا کنار اومدن باهاشون رو یاد نگیرند به مشکل بر خواهند خورد . چاره نیست ! اونها بايد زندگي كنند و براي اين كار بايد راهش رو ياد بگيرند .
و در نهايت : اونها بايد ياد بگيرند همه چيز زندگي قانون داره و اونها ملزم هستند اون قوانین رو خیلی جدی رعايت كنند ، اما نه هميشه 
خصوصیات یا مهارت ها ؟
يكي از بزرگترين اشتباه هاي ما تمركز بر روي مهارت هاي بچه ها است . بيشتر ما از همون سال هاي اول زندگي ، قبل از اينكه كودكمون رو از نظر اجتماعي و رفتاري رشد بديم سعي در آموزش مهارت ها داريم و اين در فرهنگ فردگرايانه ما ريشه داره . همين فرهنگ فردگرايانه ما است كه در تمامي سطوح اجتماعي كشورمون خودش رو نشون ميده . ما دنبال بچه هايي هستيم كه بتونند بچه هاي ديگر رو كنار بزنند و به هر قيمتي اول بشند و اينها در آينده :
در سطوح پايين تبديل به بزرگترهايي خواهند شد كه به راحتي از روي هم رد ميشند ، تا به ترافيك مي خورند از لاين هاي خاكي راست جاده ، لاين هاي مقابل و حتا يه وقت هايي از بالاي سرتون و زير ماشين ! مي گذرند تا براي دو دقيقه هم شده زودتر از شما از ترافيك رد بشند ، هرچند که شما باقی مسیر رو در خاک حاصل از این زرنگی اونها طی کنید براي اونها مهم اينه كه مشكل خودشون حل بشه .
و يا در سطوح مياني در ادارات كشور در حال تخريب ديگران هستند تا با پا گذاشتن روي شونه ديگران ، خودشون رو بالا بكشند و در اين راه از هيچ كاري دريغ نمي كنند . چون اونها از كودكي ياد گرفتند بقيه رو كنار بزنند و حتا اگه نوبتشون نباشه ، جلوي تمام صف هاي زندگيشون بايستند .
و يا در سطوح بالاتر وقتي مسايل مالي و پول مملكت در اختيارشون قرار مي گيره ۳۰۰۰ ميلياردها رو به جيب مي زنند و در ميرند !!! چون از كودكي ياد گرفتند خيلي از اين لايي كشيدن ها اسمش هست "زرنگي".
براي هيچكدوم از اين افراد (يعني بيشتر ماهايي كه با اين طرز تفكر بزرگ شديم!) كوچكترين اهميتي نداره كه چه بر سر بقيه و اونهايي كه عقب مي مونند مياد .
شما حتا در محيط هاي فرهنگي و مثلن همین آموزشگاه موسيقي خودمون هم تعداد زيادي از اين افراد رو ميبينيد . مادري كه سعي داره جاي پاركي كه ديگري نسبت بهش حق تقدم داره رو بگيره تا كودكش رو زودتر برسونه به كلاس ! يا وقتي اونها به در آسانسور مي رسند بدون توجه به شمايي كه جلوي در ايستاديد ، زودتر از بقيه ميرند داخل ! نمي شه درك كرد يادگيري الفبا ، خوندن و نوشتن ، شطرنج ، موسيقي و ده ها مهارت ديگه به چه درد يك كودك با فرهنگ اجتماعي پايين مي خوره ولي هنوز در جامعه ما اين مهارت ها بر مهارت هاي اجتماعي و انساني بچه ها مقدم فرض مي شند .
واقعيت اينه كه براي زندگي راحت تر بچه هامون نياز به يك جامعه بهتر داريم و براي بهبود جامعه اي كه فرزندانمون قراره توش زندگي كنند ، تا وقتي شيوه درست (حداقل كمي تا قسمتي درست) و انساني زندگي رو به نسل بعدي ياد نديم حق نداريم بهشون مهارت ياد بديم . من فكر مي كنم ما بايد سعی کنیم تمرکزمون اول بر روی خصوصیات اخلاقی و اجتماعي بچه ها باشه ، بعد روی مهارت ها . در واقع بهتر اينه كه یادگیری مهارت ها رو هم با هدف بهبود خصوصیت های اخلاقی و اجتماعي در دستور کار قرار بدیم چون كودك ما با خصوصيت هاي رفتاريش زندگي خواهد كرد و این خصوصیت ها هستند که در زندگی آینده اون و ارتباطش با دیگران نقش تعیین کننده خواهند داشت و بعد از اون مهارت هاش بهش در زندگي كمك خواهند كرد . خصوصيت هاي رفتاري همچون :
پيگير بودن ، پشتکار داشتن ، تمام كننده بودن ، توانمند بودن ، پذيرا بودن ، قابليت تطبيق داشتن ، برجسته بودن ، خونسرد بودن ، شجاع بودن ، به فكر ديگران بودن ، شاد بودن ، هوشمند بودن ، با اعتماد به نفس بودن ، پر انرژي بودن ، دوستانه و مهربان بودن ، سخاوتمند بودن ، مسئوليت پذير بودن ، مستقل بودن ، منطقي بودن ، صبور بودن ، جستجوگر بودن ، نسبت به رخدادهاي محيط و اطرافيان حساس بودن ، خونگرم بودن و ... .
اينها صفات حياتي و مهمي هستند كه ما بايد اول روي اونها تمركز كنيم تا كودكمون از هر كدام از اونها به اندازه مناسب خودش برخوردار باشه .
كاش همه ظرف ها فيزيكي بودند . حداقل در همه بچه ها كم و بيش مشترك هستند . ولي در اين زمينه يعني مخزن هاي رواني آدم گيج ميشخ چون بچه ها اينقدر از نقطه نظر رواني با هم تفاوت داشته باشند كه نشه يك فرمول رو براي همه استفاده كرد . اما در اينجا هم ميشه نقاط اشتراكي پيدا كرد .
بعد از دریافت نیازهای اولیه فیزیکی (آب و غذا) مهمترین نیاز بشر كه يك نياز رواني هم هست و از همون ابتدای تولد خودش رو نشون میده و تا آخر عمر همراهشه : "امنیت" و بزرگترین اشتباه ما اینه که به راحتی امنیت بچه هامون رو به خطر میندازیم و وقتی امنیت اونها به خطر بیفته ناهنجاری روانی اتفاق میفته و وقتي اتفاق افتاد نميشه خيلي سريع متوجه شد و ممكنه سال ها گذشته باشه و ما به دليل گذشت زمان نتونيم دوباره ريشه هاي ناهنجاري رواني فرزندمون رو پيدا كنيم و تازه اگر هم پيدا كنيم ديگه كاري از دستمون بر نياد . شاید به دلیل همین اشتباه های کشنده و تعیین کننده است که خیلی ها ترجیح میدن ما بچه هامون رو در چند سال اول زندگیشون تربیت نکنیم ! (اونها عقيده دارند ضررهاي تربيت ناصحيح و پر اشتباه ميتونه بيشتر از آسيب هاي تربيت نكردن باشه)
بحثمون تا سر امنیت ! به نظرم زيادي طولاني شد . بهتره ادامه اون رو در پست هاي بعدي پيگيري كنيم !