شير تو شير
اول از همه بايد به اون دسته از دوست هايي كه پيام مي گذارند و پيغام ثبت كامل اون رو هم از بلاگفا دريافت مي كنند ولي پيامشون رو در بخش مربوطه نمي بينند عرض كنم اين اشكال از بلاگفا است چون خودم هم امروز اين رو تست كردم و برخلاف ثبت چندين پيام باز با همين مشكل عجيب مواجه شدم و در بخش مديريت وبلاگ پيام هاي خودم رو نديدم . حالا نمي دونم اين مشكل چه جوري بايد برطرف بشه .
دوم از همه : اون پست مربوط به كتاب هر از گاهي به روز ميشه و خلاصه كتاب جديدي بهش اضافه ميشه . بنابراين علاقمندها مي تونند هر چند وقت يك بار از طريق رفتن به بخش كتاب اون پست رو باز كنند و از آخرين تغييرات اطلاع پيدا كنند .
و اما :
به عكس هاي مهر و آبان كه نگاه مي كنم بيشتر از همه كار و تلاش رو ميبينم و كمتر از همه تفريح و استراحت . باباعلي هميشه ميگه تموم آدم هاي موفق براي رسيدن به موفقيتشون يه چيزايي رو از دست دادند تا اون رو به دست بيارند .
در هر صورت اين روزها همه چيز تحت تاثير درس و مشق قرار داره . به خصوص وقتي بخواهي هر شب سر ساعت معيني بخوابي . و اگه اين ساعت معين حدود ۹ و نيم باشه مجبوري يه سري كارها رو حذف كني .
با وجود اينكه توي تابستون سه تا شنا رو تكميل كرده بودم و نصف پروانه رو هم ياد گرفته بودم ولي به دليل كمبود وقت و تغييري كه در ساعت كار تيم واترپولوي آقاي خاكبان به وجود اومد مجبور شديم شنا رو كنسل كنيم تا سر فرصت مناسب تري ادامه اون رو پيگيري كنيم .
تمرين هاي موسيقي هم از تابستون كمتر شده و روزهايي هم پيش مياد كه اصلن تمرين نكنم . البته مجبورم اين كم كاري رو در روزهاي تعطيل جبران كنم . مثل اين روز تعطيل : اينقدر تمرين كردم كه حتا عروسك هاي پشت سرم هم نظرشون جلب شده !!!!
گاهي وقت ها هم از تمرين زياد به اين روز ميفتم :
و گاهي از اينكه باباعلي ازم ميخواد قطعه اي كه به نظر خودم خوب زدم رو يك بار ديگه بزنم ، قيافه ام اين شكلي ميشه و دوست دارم ساز رو بكوبم تو مخش يا حتا تو مخ خودم !
البته به وقت هايي هم توي روزهاي تعطيل قرارهايي با دوست هام ميزاريم و ميريم بيرون و چندين ساعت بازي مي كنيم ولي خب ديگه ! جواب نمي ده و زمانش كمه ! (من ، پرهام و پارسا به اتفاق آراد و چند تا ديگه از دوست هام كه توي اين عكس نيستند تو پارك شقايق بعد از چند ساعت بازي)
وقتي امتحان هاي مدرسه و كلاس زبان با كنسرت هايي كه دارم قاطي ميشه ديگه اوج شير تو شيره . مثل يكشنبه گذشته كه هم امتحان ديكته داشتم و هم كنسرت كلاسي ويلن . گزارش مختصري از كنسرت كلاسي ويلن رو در پست بعدي خواهم گفت .