همه چیز درباره موسیقی کودک (بخش سوم)

به عنوان مقدمه ای برای بخش سوم این پست طولانی قصد دارم تجربیاتم رو در خصوص نحوه مواجهه و تعامل با کودک در زمینه تمرین اختصاص بدم چون در یکی دو سال گذشته خانواده های زیادی رو دیدم که مشکلاتی با بچه هاشون در ارتباط با استقبال از موسیقی و مشکل کم کاری در تمرین داشتند ... البته اطلاعات این بخش شاید قابل استفاده در هر موضوع دیگری به جز موسیقی هم باشه .

رالی کودکان نابغه

تغییر نگاه خانواده ها به مقوله تربیت کودک که یکی از دلایلش رو میشه در تک فرزندی یا بهتر بگم کم فرزندی جستجو کرد باعث میشه همین که کودک ما سال های اول عمرش رو پشت سر میگذاره و به سن سه و چهار سالگی می رسه به این فکر بیفتیم که با هدف تربیت یک اینشتین ، نیوتن ، بتهوون و ... یک سری آموزش ها رو با اون شروع کنیم تا خدای نکرده از بقیه هم سن و سال هاش (که همه شون تبدیل به نوابغ خواهند شد) عقب نمونه . آموزش هایی که بیشترمون نتونستیم در زمان مناسب بهش بپردازیم . به عبارتی ما دوست داریم کمبودهای خودمون نه تنها در بچه ها وجود نداشته باشند بلکه تبدیل به نقاط قوت فرزندانمون هم بشوند . بنابراین شروع می کنیم به عملی کردن یک به یک آرزوهامون بر روی کودک خردسالمون . انتظارمون هم اینه که اون در تمامی این زمینه ها نظر ما رو برآورده کنه و تبدیل به یک آچار فرانسه بشه که در تمام زمینه ها حسابی حرف برای گفتن داشته باشه (چیزی که هیچکدوم از نوابغی که نام بردیم نبودند) ولی اگر واقع بینانه به قضیه نگاه کنیم متوجه میشیم که سطح انتظارمون از بچه ها فراتر از اون چیزیه که باید باشه .

شاید به همین دلیله که بیشتر علمای امر به اتفاق بر این باورند که کودک زیر هفت سال نباید تحت آموزش های مستقیم قرار بگیره و در صورت تمایل به آموزش رشته ای خاص حتمن باید از روش های غیر مستقیم و ویژه این سنین استفاده کرد . یک برخورد ناصحیح مربی میتونه اثرهای منفی جبران ناپذیری بر روی روح و روان بچه های خردسال باقی بگذاره . حالا از اینها می گذریم و تصور می کنیم همه چیز آماده است و شما هم آموزشگاهی پیدا کردید که از روش های استاندارد و خاص و توسط مربی های مجرب و کار آزموده کودک رو تحت آموزش غیر مستقیم قرار میده ولی شما حس می کنید بازدهی لازم رو نمیگیرید . اشکال کار کجا است ؟ از نظر بنده بیشتر اشکال رو میشه در منزل جستجو کرد !

بله . ممکنه مربی آموزشگاه ، مجرب و آشنا به روانشناسی و آموزش خاص کودکان خردسال باشه ولی آیا ما هم میتونیم ادعا کنیم که مجرب هستیم ؟ آیا تجربه مناسبی در زمینه تربیت کودک داریم ؟ طبیعیه که پاسخ منفی خواهد بود . از اونجایی که تداوم این دوره ها و موفقیت در اونها در بیشتر مواقع به تمرین ، ممارست و انجام یک سری تکلیف در منزل نیاز داره انتظار ما از کودکمون لابد این خواهد بود که مثل یک انسان بالغ به تمرین بپردازه و تا رسیدن به استاندارد وسطح مطلوب هم دست از تمرین نکشه ... در غیر این صورت هم حتمن خیلی زود از کوره در خواهیم رفت . بدون اینکه نحوه صحیح مطرح کردن این خواسته رو با کودک بدونیم . در این زمینه و پس از امتحان بسیاری از راه های درست و غلط به یک سری اصول در این زمینه رسیدم که میتونه در تمرین های بچه ها و به خصوص موسیقی مد نظر قرار بگیره :

حوصله

حالا که شما مقوله ای مثل موسیقی رو برای کودکتون انتخاب کردید (و خودش در این انتخاب نقش چندانی نداشته) باید حوصله به خرج بدید و همیشه این نکته رو به عنوان یک پیش فرض در پس ذهنتون داشته باشید که وظیفه شما اینه که در حد امکانتون کودک رو با این مقوله ها (مثل موسیقی) آشنا کنید ولی اون مجبور نیست در همون سنین خردسالی تمام و کمال به خواست شما عمل کنه و به هر مقوله ای که شما عاشقشید یا تشخیص میدید که خوبه علاقه نشون بده ... بهترین بازده زمانی اتفاق میفته که اون به موسیقی یا مقوله مورد نظر علاقمند بشه . خوشبختانه شما میتونید در ایجاد این علاقه نقش اساسی داشته باشید . در واقع شما میتونید به جای :

"عزیزم وقت تمرینته باید تمرین کنی !" و "زود باش تمرینت رو انجام بده وگرنه ..." و یا "خیلی تنبلی ! هیچوقت ندیدم خودت تمرین هات رو انجام بدی" و یا "این چه وضع تمرین کردنه ؟! من اصلن از این وضعیتت راضی نیستم" و ... ده ها جمله منفی و مایوس کننده دیگه که هر کدومش میتونه رشته های ارتباطی بچه به مقوله مورد نظر رو قطع کنه با صرف اندکی زمان و به خرج دادن ظرافت هایی ، در افزایش میزان این علاقه موثر باشید . پس اول از همه میزان صبرتون رو بالا ببرید . کار کمی ظریفه ! 

عشق و نفرت

همونطور که حتمن خودتون هم میدونید فاصله عشق و  نفرت در یک کودک سه ساله بسیار باریک تر و نازک تر از چیزیه که فکر می کنید . اونها لحظه ای شما رو دوست دارند و لحظه دیگه ممکنه از شما حتا اظهار نفرت هم بکنند (نفرت هایی زودگذر که در یک چشم به هم زدن فراموش میشن). پس در برخوردهاتون مواظب باشید . به یاد داشته باشید هر موضوعی که بین شما و اون قرار بگیره و فاصله بندازه موجب نفرت اون خواهد شد ولی اون موضوع حکم پدر و مادر رو برای بچه نداره که زود نفرتش رو نسبت بهش فراموش کنه . قیافه در هم شما از تمرین نکردن اون ، عدم توجه شما به نمایش اولین آموخته های اون و یا اولین نت هایی که مینوازه ، اظهار نظر نسنجیده شما بعد از شنیدن کارهاش (هنوز نمیتونی خوب بزنی یا خیلی بد میزنی بیشتر تمرین کن) ، عدم حضورتون در برنامه ها و کنسرت هاش (مادر و به خصوص پدر) و یا هرگونه تنبیهی که برای این مقوله در نظر می گیرید ، ممکنه چنان اون رو مایوس کنه که همون اول کار از موسیقی یا موضوع مورد نظر متنفر بشه و متاسفانه این نوع تنفر مثل نوع قبلی نیست و به سختی فراموش میشه . برعکس هر چیزی که موجب خوشحالی شما بشه ، اعتبار کودک رو نزد شما افزایش بده ، موجب بشه اون رو حتا شده به صورت زبانی (و گاهی وقت ها هم مادی) تشویق کنید موجب عشق اون به موضوع مربوطه خواهد شد . چون بچه ها عاشق خوشحال کردن شما هستند . و هر چه بتونید به اونها ثابت کنید این خوشحالی حقیقیه و نمایشی نیست بیشتر موفق خواهید شد . اونها عاشق تشویق شدن هم هستند پس تا میتونید روش های تشویقتون رو گسترش بدید و از روش های تنبیهی دوری کنید .

خوب-بهتر-عالی

در رتبه بندی کارهای یک کودک (هر کاری میخواد باشه) واژه های متوسط-ضعیف-بد وجود نداره ... این عبارت ها رو فراموش کنید و رتبه بندیتون رو از خوب شروع کنید . اونها از شنیدن عبارت های با بار منفی به هیچ وجه خوششون نمیاد (به عبارتی بهتره اونها رو به شنیدن این واژه ها عادت ندید) کار اونها همیشه خوبه (حتا اگه خوب نباشه) و جا برای بهتر و عالی شدن داره (هیچوقت هم همون اول نگید کارشون عالیه چون این هم برای اونها معنی جدی نگرفتن و سر کار گذاشتن میده)

علایم بهتر از کلام

علایم قراردادی اثری به مراتب بیشتر از کلام دارند . بچه ها این علایم رو که بین خودشون و یک آدم بزرگ برقرار میشه دوست دارند . علایم ما برای رتبه بندی از این قرار بود :

خوب : دست مشت و شصت به صورت افقی

بهتر : دست مشت و شصت با زاویه 45 درجه

عالی : دست مشت و شصت با زاویه 90 درجه

این اونه که داره میزنه ؟!

بعضی وقت ها که اون در اتاق دیگری مشغول نواختنه (و کیفیت کارش هم به نظرتون مطلوبه) خیلی جدی از شخص دیگری که در منزل هست بپرسید که آیا این فرزند شما است که در حال نواختنه ؟ و نشون بدید که تصور کردید یه نوازنده حرفه ای در حال نواختنه و یا حتا ضبط صوت در حال پخش قطعه است و نشون بدید که از کیفیت کارش تعجب کردید . 

تمرین های کوتاه

تمرین بدون توقف برای کودک خردسال جذاب نیست پس بهتره اگر قراره نیم ساعت در روز تمرین کنه اون رو در سه قسمت ده دقیقه ای انجام بده . اینجوری هم کمتر خسته خواهد شد و هم تعداد دفعات تمرینش افزایش پیدا خواهد کرد .

حریف تمرینی

کودکان عاشق انجام کاری به اتفاق شما هستند . کاری که شما هم به صورت جدی در اون درگیر بشید براشون بسیار جذاب تر از نشستن و در تنهایی تمرین کردنه . گاهی به همراه اون تمرین کنید ، گاه نوبتی ، گاه رهبر ارکسترش بشید و گاه بگذارید شما رو هدایت کنه . گاهی اوقات بعضی اعمال به صورت غیر مستقیم انجام بشه بهتره (وقتی اون تمرین نمی کنه بلز رو بردارید و تمرین کنید ولی بهش هیچی نگید ... اون کم کم به سمت شما خواهد اومد و درگیر کاری که انجام میدید خواهد شد)

تمرین و حرکات موزون !

این هم ترفند جالبیه ... میتونید از اون بخواهید آهنگی رو با سرعت های مختلف بنوازه و شما سرعت حرکاتتون رو با اون تنظیم کنید . بعد جاتون رو عوض کنید ... هم بسیار شاد خواهید شد (خیلی خنده دار میشید وقتی با بالا رفتن سرعت آهنگ مثل ویبره در حال لرزیدنید) هم اون با سرعت های مختلف کلی تمرین خواهد کرد .

استاد !

سعی کنید از اون یاد بگیرید ! اجازه بدید مثل یک استاد به شما درس بده (بیشتر بچه ها عاشق این هستند که به نوعی از شما بزرگتر باشند) . این کار به اون اعتماد به نفس و اعتبار زیادی میده . از الفاظی مثل "استاد" برای صدا کردن اون استفاده کنید هر چه در این بخش جدی تر عمل کنید نتیجه بهتری میبینید .

بلیط هاتون رو حروم نکنید

وقتی قراره اون رو به پارک ، استخر و هر جای خوب دیگه ای که دوست داره ببرید این کار رو همینجوری انجام ندید . اون رو متصل کنید به تمرینش :

"زود باش تمرینت رو انجام بده میخواهیم بریم استخر" خیلی بیشتر از "تمرینت رو انجام بده" در انجام تمرینات کودک موثر خواهد بود (شما خبری خوب رو به یکباره به اون دادید که تحققش منوط به انجام تمرین از طرف اون خواهد بود...خوشحالی سورپریز شدن بر سختی تمرین غلبه خواهد کرد و اون با میل هر چه تمام تر تمرینش رو انجام خواهد داد)  

توضیح لازم : در تمام این موارد داریم راجع به کودکی صحبت می کنیم که اشباع نیست یعنی همه چیز همیشه و در تحت هر شرایطی براش محیا نیست . این قانون فیزیکه که اگر اتاقی رو از هوا پر کنید ، جای خالی برای ورود هوای تازه نخواهد داشت . کودکی که اشباع شده و همه چیز رو در هر زمان که بخواد داره ، انگیزه ای برای تلاش بیشتر نخواهد داشت و به احتمال قوی پیشرفت چندانی در هیچ یک از امور نخواهد داشت .

رفع خستگی

او به انجام کاری در خور و شایسته برای شما علاقمند است . کاری که دیگری از عهده اش برنیاید . وقتی سیستم صوتی منزل یا خودرویتان روشن است و موسیقی در حال پخش ، به راحتی میتوانید بزرگترین قوت قلب و عزت نفس را به کودک خود ببخشید :

پخش موسیقی را متوقف کنید و از او بخواهید که به جای موسیقی در حال پخش با سازش برایتان بنوازد . به او اطمینان دهید که خستگیتان با آهنگ های او بیشتر در می رود . از این کار احساسی شگرف در او پدید می آید . احساس توانایی رفع خستگی شما ، احساس بهتر بودن از موزیسین های آهنگ مورد نظر . احساس انجام یک کار اختصاصی برای شما که منجر به علاقه بیشتر او به موسیقی خواهد شد .  

اجرای زنده در جمع

هیچوقت برای نواختن در جمع به او اصرار نکنید ! انتخاب این موضوع با خود اوست . پیشنهاد بدهید ولی اصرار نکنید . نشان دهید که مثل یک انسان بالغ به خواسته اش احترام می گذارید ... احتمال اینکه بعد از این راحت گذاشتن ، او با ساز خود به جمع شما بپیوندد بیشتر و ارزشمندتر است .

تمرین پیشرفته

وقتی تمام مراحل بالا رو می گذروندیم و پارسا به توانایی نواختن آهنگ ها از روی نت و بدون اشتباه می رسید سیستم رو روشن می کردم تا آهنگ مورد نظر (که قبلن آموزشگاه اون رو بر روی یک لوح فشرده به ما داده بود) پخش بشه بعد از پارسا میخواستم در قالب یک بازی مطابق ریتم و سرعت آهنگ در حال پخش بنوازه . خب برای یک کودک و با بلز کوچک خانگی که کیفیت خیلی بالایی هم نداره خیلی سخت بود که مثل آهنگی که در استودیو و با ابزارهای درست و حسابی و نوازنده های کامل و بالغ ضبط شده بنوازه ولی همواره تشویقش می کردم تا سطح کارش به طور مطلوبی شبیه سرعت و دقت آهنگ مورد نظر بشه و وقتی بعد از چندین بار تمرین به نزدیکی های سطح مورد نظر می رسید ولی نمی شد که به طور کامل و صد در صد مثل موزیک بشه بهش اطمینان میدادم که کارش عالی بوده و ابزارش ایراد داره و با امکانات استودیو قابل مقایسه نیست ... تمام این مراحل در کمال آرامش و بدون اعمال هیچگونه فشار انجام میشد .

خلاصه کلام

هدف اصلی از شرکت کودک در یک دوره کامل موسیقی نواختن یک ساز نیست . در این دوره کودک شما که در سن پایه ریزی و تشکیل شخصیتش قرار داره با نظم و ترتیب بیشتر آشنا خواهد شد . او در این کلاس ها به یادگیری علاقمند خواهد شد و خواهد دانست که برای یادگیری بهینه نیاز خواهد داشت تا با مربی و استاد خود تعاملی مناسب و همراه با احترام داشته باشد . او کار گروهی را از طریق فراگیری ریتم و هماهنگی با اعضای کنسرت خواهد آموخت و خواهد دانست که چگونه خارج شدن او از ریتم موجب کاهش ارزش کار یک گروه خواهد شد . اعتماد به نفس او از طریق اجراها و کنسرت های زنده افزایش پیدا خواهد کرد و به اهمیت ارائه مناسب آنچه آموخته و اندوخته پی خواهد برد . از همه مهمتر تمرین سختکوشی و پیگیری است . او یاد خواهد گرفت که تنها از راه تمرین و استمرار از پس انجام کارهای سخت بر خواهد آمد . تمامی موارد بالا در کودک شما نهادینه خواهد شد اگر شما در این راه تعاملی صحیح با او داشته باشید و هر روز و هفته این نکات را به جای دعوت مکرر و بی فایده وی به تمرین کردن و نواختن به او گوشزد کنید .

همه چیز درباره موسیقی کودک (بخش دوم)

خب خیلی وقته که از ادامه مبحث موسیقی کودک باز موندیم . فکر کنم بهتر باشه با پاسخ به سوالات و ابهاماتی که تا به حال در این زمینه شنیدم شروع کنیم :

از کجا شروع کنیم ؟

آغاز موسیقی و آشنا کردن نوزاد با اون هزینه چندانی نداره و فقط کافیه والدین کمی اطلاعات در این زمینه کسب کنند و بدونند که چه نوع موسیقی برای گوش های بچه شون مناسب تره ... در خصوص موسیقی مناسب هم عرض کنم با توجه به تاثیر متفاوتی که انواع سبک ها و ریتم های موسیقی بر روان و حتی جسم آدم داره گوش سپردن به هر نوع موسیقی نمی تونه مفید باشه و باید در این خصوص هم کمی دقت و مطالعه داشت . کسانی که علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه هستند میتونند بر انتخاب موسیقی مناسب برای کودکان کلیک کنند . جالب اینکه در ایران قدیم حتی از موسیقی به صورت رسمی در درمان بیماران هم استفاده میشده و حتی در ۱۵۰۰ سال پیش در دانشگاه جندی شاپور رشته ای به نام موسیقی درمانی هم تدریس میشده که پزشک بر اساس نوع بیماری ، موسیقی خاصی رو برای بیمار تجویز می کرده و پرستار موظف به نواختن موسیقی مورد نظر برای بیمار بوده (حساب کنین پرستار نواختن چند جور ساز رو هم باید یاد می گرفته) حتی در قابوسنامه هم اشاره ای به این نوع درمان و تجویز موسیقی بر اساس طبایع چهارگانه ، سن و جنس بیمار هم شده .... البته این اواخر هم در خصوص نوع موسیقی و تاثیر هر نوع موسیقی بر انسان و عملکردش تحقیقات زیادی انجام شده که اگر وقت شد در آینده حتمن بهش می پردازیم . با فرض اینکه گوش کودک دو الی سه ساله شما با موسیقی (اون هم از نوع مناسبش)  آشنا شده میریم سراغ آموزش آکادمیک موسیقی و سوال های مرتبط با اون .

هدف از آموزش موسیقی به کودک

با توجه به روش های موجود چنانچه با هدف فراگیری سریع نواختن ساز توسط کودک خردسالتون پا به آموزشگاهها می گذارید یه چند سالی زود آمدید ! هدف اصلی از یادگیری موسیقی مواردی است که پیش از این به اونها اشاره شد . شما در هر سنی می توانید نواختن ساز رو فرابگیرید و در آن استاد هم بشید ولی آموزش موسیقی به خردسالان و همراه کردن دایمی رشد اونها با موسیقی فوایدی به مراتب بیشتر از نواختن یک ساز برای شما به همراه خواهد داشت .

سن پذیرش هنرجو

در خصوص سن شروع موسیقی در قسمت قبلی نوشتیم . بنا به دلایل مختلفی که مهمترین اونها میتونه عدم استقبال خانواده ها و ... باشه ، آموزش موسیقی به نوزادان هنوز در ایران آغاز نشده و البته اونجوری که شنیدیم در جاهای دیگر دنیا هم هنوز به صورت فراگیر متداول نیست . متداول ترین روش آموزش موسیقی در ایران روش ارف هست که کلاس های اون به کلاس ارف معروفه . در ایران آموزشگاههایی که مطابق این روش کار می کنند بچه ها رو حداقل از حدود 3 یا 4 سالگی برای آموزش می پذیرند . در برخی از این آموزشگاه ها برای شروع آموزش به خردسالان ، در ترم اول کودک باید به همراه مادرش در کلاس حضور داشته باشه تا با محیط کلاس و ... آشنا بشه و خو بگیره . به دلیل عدم تشکیل خصوصیت فراگیری مستقیم در خردسالان ، محتوای ترم های اول این کلاس ها بیشتر بازی موسیقی و تشویق کودک به عکس العمل مناسب در برابر شنیدن موسیقی و نهادینه کردن اون در ذهن کودک از این طریق هست . طول دوره ارف در هر آموزشگاه بر اساس منطقه ای که در اون قرار داره ، انتظارات مشتریان و گروه های سنی کودکان و ... متفاوته و از دوره فشرده یک ساله تا حدود دو سال متغیره . در این کلاس ها کودکان در گروه های سنی مربوط به خود قرار گرفته تا از هر نظر شرایط یکسانی بر آموزش اونها حاکم باشه (محتوا و طول دوره برای گروه های سنی مختلف متفاوت خواهد بود).

ارف ... یک روش ؟ یک ساز ؟ یک شخص ؟ ...

من این سوال و کاربرد ناصحیح این کلمه رو زیاد شنیدم (حتی یکی از دوستان می گفت بچه اش میره کلاس که ارف بزنه) چون برخلاف شما که اطلاعاتتون در خصوص موسیقی خوبه هنوز کسانی هستند که واژه ارف و معنی و مفهوم اون و ارتباطش با دنیای موسیقی رو به درستی نمی شناسند و ما این مشکل یعنی عدم آشنایی عمومی با موسیقی دانان چه داخلی و چه در سطح بین الملل رو مرهون عملکرد بسیار ضعیف رسانه های داخلی در این زمینه و تابو بودن نسبی موسیقی و عدم تعیین تکلیف نهایی و اجماع علما در کشورهای مسلمان نشین هستیم . پس به نظر میاد بد نباشه اگر یک بار دیگه ارف رو تعریف کنیم :

کارل ارف Carl Orff موسیقیدان و آهنگساز برجسته آلمانی اهل مونیخ و یکی از انگشت شمار افرادی که تلاش زیادی در ابداع روش هایی جهت سهولت آموزش موسیقی به کودکان نمود و در این راه با نگاهی به روش های موجود قبلی و کمک دوست موسیقیدانش کیتمن روشی رو از خودشون بر جای گذاشتند که به جرات میشه گفت تا به امروز عمومی ترین روش آموزش موسیقی به کودکان به شمار میره . روش ارف بر مبنای آموزش موسیقی به کودکان از طریق اجزای اون یعنی ریتم(با استفاده از اسامی ریتمیک خاص حیوانات و شخصیت های مورد علاقه کودکان ، دست زدن ، پای کوبیدن و واکنش های مختلف کودک در زمان های مشخصی از شنیدن نت ها و ...) و صدا از طریق آموزش غیر مستقیم و مرحله به مرحله (هر یک یا دو نت در یک بازه زمانی خاص) و همچنین آمیختن این ارکان با حرکات ریتمیک و موزون که خود کمک به درک بهتر موسیقی توسط بچه ها میکنه انجام میشه . بعدها کارل ارف برای سهولت نواختن موسیقی توسط کودکان با استفاده از الهام گرفتن از تعدادی ساز بومی سایر ملل اقدام به ابداع سازهایی ساده نمود که به مجموعه این سازها "سازهای ارف" گفته میشه . بلزها (گلاکنشپیل)، زیلوفون ها و متالوفون ها به همراه تعدادی ساز ضربی و کوبه ای سازهای اصلی ارف رو تشکیل میدن که در ظاهر شبیه به هم هستند ولی از نظر مواد و اجزای تشکیل دهنده و نوع صدا متفاوت بوده و هر کدام از این گروه ها دارای زیرگروه هایی از نوع باس ، آلتو و سوپرانو می باشند . آموزشگاه ها در کنار سازهای اصلی ارف در بیشتر مواقع فلوت ریکوردر رو هم به عنوان یک ساز مناسب برای کودکان در آموزش ها جای میدن . نکته ای که باید به اون توجه داشت اینه که هر نوع آموزش موسیقی به کودک مساوی با روش ارف نیست و ممکنه برخی از افراد و آموزشگاه ها از این نام برای جذب مشتری و کسب درآمد بیشتر هم استفاده کنند .  

آیا کودک من استقبال خواهد کرد ؟

گروهی از موسیقیدانان اعتقاد دارند کودکان در زمینه هوش موسیقیایی متفاوت از یکدیگر به دنیا میان و گروهی دیگر بر این باورند که این توانایی ها اکتسابی بوده و از راه آموزش صحیح قابل دریافت هست (اینجانب با گروه دوم موافقم)... جدای از این امر باید گفت ، اینکه کوچولوی شما از موسیقی و کلاس های مربوط به اون استقبال خواهد کرد یا نه به چند چیز بستگی داره : 
روابط عمومی کودک و وضعیت ارتباط وی با بچه هاي هم سن و سال خودش
روش آموزشگاه مربوطه در خصوص آموزش موسیقی به خردسالان و تجربه
مربی در آموزش موسیقی به کودکان و مهارت اون در جذب و همراه کردن اونها با کلاس (به عبارتی میشه گفت مربی باید یک روانشناس کودک خوب هم باشه)                                                                                                  توجه والدین ، نوع برخورد اونها با فعالیت های فرزندشون ، سعی در تشویق کودک و عدم ایجاد هیچگونه استرس از طرف اونها در راه یادگیری موسیقی . خانواده هایی رو دیدم که در اونها یکی از والدین اعتقاد و علاقه ای به فعالیت فرزندش در زمینه موسیقی نداشته و این امر باعث شده کودک نیز انگیزه اش رو در این زمینه از دست بده و یا والدینی بودند که انتظار بیش از اندازه ای از خودشون نشون دادند و فکر می کردند که کودک باید طی چهار پنج ماه در زمینه موسیقی ، نت و یا نواختن ساز تسلط کامل پیدا کنه . توجه داشته باشید که همونطوری که یادگیری موسیقی به عنوان یک عامل مثبت در شکل گیری فرهنگ و شخصیت کودک و پرورش خلاقیت و سایر توانایی های کودک شناخته شده ، هرگونه شکست در این زمینه (چه مسئولیتش متوجه آموزشگاه و مربی باشه و چه خانواده) میتونه روی سایر زمینه های فعالیت کودک که با یادگیری مرتبط هستند نیز تاثیر منفی داشته باشه . البته به عقیده من در بیشتر موارد در صورت انتخاب مربی یا آموزشگاه مجرب و برخورد صحیح والدین ، بچه ها با موسیقی به خوبی کنار خواهند آمد .

 

استاد خصوصی ؟ 

پیشنهاد می کنم کودک خود را به دست یک نوازنده یا استاد چیره دست که سابقه ای در آموزش به بچه ها نداره نسپارید (به خصوص به صورت خصوصی) قرار گیری کودک در کلاس ها و در کنار همسالانش به جز ایجاد علاقه مندی بیشتر کودک به موسیقی فواید بیشمار دیگری هم برای شما خواهد داشت . حتی برخی از مشکلات رفتاری کودک هم در چنین کلاس هایی اصلاح خواهند شد . به جز این ، موسیقی دارای اصول و مبانی هست که تجربه ثابت کرده با بازی ، صرف زمان و تمرین با سازهای ابتدایی و ساده ، بهتر در ضمیر کودک نهادینه شده ، به ذهن اون شکل داده و اون رو برای انتخاب ساز نهاییش آماده می کنه ... در صورت مواجهه با یک کلاس خشک و بی روح و خصوصی احتمال موفقیت شما در علاقمند نمودن کودکتون بسیار کمتر خواهد بود . علاوه بر این یادگیری مستقیم ساز بدون گذراندن دوره های ارف برای کودکان دارای دشواری هایی است که ممکنه اونها رو برای همیشه از این راه دلسرد کنه . مربی کودک خردسال شما میتونه بهترین نوازنده شهر نباشه ولی حتمن باید سابقه کافی در آموزش موسیقی به کودک داشته باشه .

ادامه دارد...