در اين چند روزي كه گذشت و ما هم پستي نگذاشتيم همچين بيكار هم نبوديم . از سه روز تعطيلي آخر آبان استفاده كرديم ، آلودگي هوا هم هولمون داد و يه جورايي باعث شد از تهران فرار كنيم و اين بار راه شهرستان گنبد رو در پيش بگيريم :

به قول يكي از دوستان خيلي خوبه كه آدم ريشه هايي در اقوام مختلف داشته باشه چون اينجوري حس مي كنه به جاهاي مختلفي تعلق داره . در كل راست گفته ! حس خوبيه :

زيبايي پاييز در رستوراني بين راه (جاده فيروزكوه)

چشمه آق سو (جايي بعد از كلاله) من و دختر تركمن 

 همون چشمه قبلي

روي فرش تركمن ، در محضر مجسمه شاعر تركمن(مختوم قلي) ، من ، ساز تركمن در دست و دختر تركمن خفته بر پاي !

من و همه اون قبلي ها بدون دختر تركمن !

من در همون رستوران اولي . اميدوارم اين گراز قبل از اينكه به اين شكل در بياد شكار نشده باشه

دو سه روز ديگه با شش نفر از دوست هام و خانواده هاشون راهي كوير هستيم . گزارش ، بعد از سفر ارسال خواهد شد