
امسال مهر وقت اینه که من برم پیش دبستانی ... بله مثل اینکه همه چیز خیلی زودتر از اونی که آدم فکرشو بکنه میگذره ... در هر صورت باباعلی میگه مدرسه رفتن الان با مدرسه رفتن زمان اونها خیلی فرق داره ... یکی از مهمترین فرق هاش اینه که اون وقتها مدارس همه دولتی بودند ولی این وقتها هم مدارس دولتی داریم و هم غیر دولتی ... غیر دولتی ها هم که قربونش برم اینقدر متنوع و دارای خدمات مختلف هستند که نمی دونی کدومشون رو انتخاب کنی از دو زبانه و سه زبانه تا آموزش خلاقیت(پخت نون و ...) این آخریا هم که لگو اجوکیشن هم مد شده که بیا و بنگر ... با تمام این تفاصیل من از عید تا حالا ۴ تا از مدارس رفتم آزمون دادم که تا امروز سه تاشون من رو پذیرش کردند و یکیشون هنوز جواب نداده ...مدارسی مثل تلاش(مرزداران) پند(شیخ بهایی) و رهیار(سردار جنگل) پاسخ نهاییشون رو اعلام کردند و توسعه صادرات هم آخرین جایی بوده که تست دادم و هنوز جواب نداده...در هر صورت من سه شنبه یازدهم اردیبهشت برای رهیار مصاحبه دارم که البته اینبار باید مامان شیدا و باباعلی تشریف ببرند مدرسه چون من توی تستشون اوکی شدم و لازم نیست برم . برای نمونه تست این مدرسه رو براتون تشریح می کنم . وقتی با باباعلی و مامان شیدا رفتیم اونجا من رو یه خانومی برد توی یه سالن دیگه و بقیه موارد از این قرار بود :
1- بهم يه ليوان آب دادند گفتند از يه طرف اتاق برم طرف ديگه تا ببينند آب توي ليوان ميريزه بيرون يا نه (جهت بررسي تمركز)
2- دو تيكه پارچه بود كه روي هر كدومش يه دكمه رنگي از طريق جادکمه به يك پارچه ديگه وصل بود (مثل پيراهن) ازم خواستند كه دكمه قرمز رو باز كنم و دكمه سبز رو ببندم (شناسايي رنگها و توانايي من در لباس پوشيدن)
3- يه لگوي چوبي مثلثي شكل و يكي هم از يه جنس ديگه بهم نشون دادند و سوال اينجوري بود : جنس مثلث از چيه ؟ (شناسايي اشكال هندسي و همچنين مواد اوليه سازنده اشيا)
4- ازم خواستند با چشم هاي بسته و به صورت خيالي از روي طناب راه برم ( بررسي تخيل من تا ببينند قدمهام رو دقيق روي طناب ميذارم يا فقط معمولي راه ميرم و اينكه براي تعادل بيشتر دستهام رو باز ميكنم يا نه ؟!
5- يه سري لوگو ريختند جلوم و ازم خواستند يه برج بسازم (بررسي اينكه اسامي سازه ها رو بلدم يا نه )
6- ازم خواستند يك نقاشي از خانواده ام بكشم
من هم تموم اون کارها رو انجام دادم و بعدش برای بابا مامانم تعریف کردم . خب می بینین ؟! اینهمه کار فقط برای ورود به یه دبستان یا پیش دبستانی ... در هر صورت تا اینجا که به خیر گذشت ...راستی باباعلی میخواد جریان اولین روز پیش دبستانیش رو براتون بگه .....تا بعد
راستی باباعلی میگه یه فرق دیگه مدارس اون موقع با الان اینه که زمان اونها بچه ها رو آبان ماه (یعنی یکماه بعد از شروع مدارس) هم ثبت نام می کردند ولی الان از اردیبهشت ماه دیگه لیستشون رو میبندند !!!