نصف روز اول  رو به شنا و گشت و گذار تو هتل گذروندیم و قرار بر این شد که فردا صبحش با کشتی بریم دریا نوردی . برای من که فرقی نمی کرد کشتی باشه یا قایق . در هر صورت حال میکردم با شرایط ... ولی باباعلی می گفت کشتیش یه کم از لنج های خودمون بزرگتر و یه کمی هم مدرن تره نه بیشتر ... عکس کشتی بغلیمون رو که شبیه کشتی ما بود گذاشتم براتون خودتون قضاوت کنین ... خلاصه کشتی ما بعد از اینکه به طور کامل پر شد رفت تو دل آبهای آبی دریای اژه و ما هم سرخوش از کشتی سواری ... بعد از دو سه بار توقف و شنا تو آبهای عمیق ناهاری خوردیم و برگشتیم سر جای اولمون ...تو تمام این مدت هم یا سوسن خانوم ابرو کمون بود یا ساسی مانکن پروداکشن !!! از من میشنوین هر روز برین کشتی سواری ولی از باباعلی میشنوین  اگه یه روزی رفتین اون دورو برا اصلا این کشتی سواری رو انتخاب نکنین چون همچین تفریح مالی هم نیست ... در ثانی ! ما اینهمه راه رو نرفتیم  که از صبح تا شب ساسی مانکن و سوسن خانوم گوش کنیم که !!! راستی جلوی کشتی رو شبیه نوک تایتانیک ساخته بودند که کسایی که میخوان لئوناردو و کیت بشن برن اونجا عکس بندازن ... یه کم دقت کنین تو همین عکس کشتیه هم معلومه ...تازه کلی آدم هندی از همسفرای ما هم رفتند اونجا عکس انداختند...

کشتی بغلیمون

  خیلی حرفه ای به نظر میاد نه ؟! جدی نگیرید . اولش خیلی ترسیدم .

اینها رو که حتما میشناسین دیگه ؟!...

اینم کاپیتانمون و سکانش ...علی بابا که داریم فقط سندباد رو کم داریم