مشوق های بی انگیزگی
فکر نمی کنم کسی باشه که از اهمیت اولین سال تحصیل بچه ها بی خبر باشه . سالی که اونها مجبورند یکی از مهمترین کارهای زندگیشون یعنی سواد خوندن و نوشتن رو به صورت جدی یاد بگیرند . در این راه اما خیلی از پدر و مادرها (و به خصوص مادرها که بیشتر درگیر کارهای مدرسه بچه هاشون هستند) ممکنه اشتباه عمل کنند و به جای ایجاد انگیزه در فرزندانشون اونها رو نسبت به این امور بی علاقه کنند . اشتباه های نوشتاری بچه ها ، دستخط بدشون و تکرار اشتباهات یادگیری ممکنه این شک رو در شما ایجاد و تقویت کنه که : این چه وضعشه ؟! مگه این کار چقدر سخته ؟! مگه توی مدرسه بهشون یاد نمیدن که س سه تا دندونه داره ؟! معلومه مدرسه بچه ام جالب نیست . اصلن نکنه بچه عمدن اشتباه می کنه و بی توجهی می کنه ؟! شاید با داد زدن و تشر زدن یاد بگیره که نباید اشتباه کنه !! و ... تمام اینها اینقدر میره رو اعصابشون که بنای داد و فریاد رو میگذارن و تا میتونن با گوشه و کنایه زدن سعی می کنند مشکل رو به صورت ریشه ای ! حل کنند . حتا بعضی ها از روی عصبانیت مشق بچه هاشون رو به دلیل بد خطی و یا اشتباه تکراری پاره کردند . غافل از اینکه نه تنها این نوع برخورد هیچ کمکی به بچه ها نخواهد کرد بلکه ممکنه باعث تنفر اونها از هر چی درس و مدرسه هم بشه .
برای اینکه دید درستی در مورد میزان توانایی بچه تون و تلاشش داشته باشید باید به خاطراتتون رجوع کنید و اگه جواب نداد برید پیش پدر و مادر خودتون و ازشون یکی دو سوال بپرسید :
1- آیا خودتون وقتی کلاس اولی بودید عاشق یادگیری بودید و دو ماه اول تحصیل رو بدون اشتباه سپری کردید و هر چی معلمتون یاد داد رو دربست گرفتید ؟
2- آیا خودتون توی کلاس اول نابغه یا شاگرد ممتاز و یا نفر برتر کلاس و مدرسه تون بودید ؟
اگه جواب سوال اول مثبت بود ولی کودک کلاس اولی شما مثل خودتون علاقمند نیست باید گفت پدر و مادرتون از خودتون موفق تر بوده اند پس ایراد کار رو در خودتون و نحوه برخوردتون پیدا کنید نه در کودکتون . راهکار هم اینه که کمی خونسرد باشید و هنگام کار با کودکتون در منزل سعی کنید-جدی ولی با رویی خوش-روی نقاط مثبت خروجی و کارهای اون تاکید و اونها رو برجسته کنید و ترغیبشون کنید مواردی که در اون اشکال دارند رو هم مثل همین نقاط قوتشون انجام بدند و یادتون باشه که مهارت با تکرار بدست میاد نه با فریاد . در ضمن بهتره سعی کنید در کار آموزش به صورت مستقیم وارد نشید (روش های جدید با روش های عهد تیرکمون سنگی که ما و شما طبق اون کلاس اول رو گذروندیم زمین تا آسمون فرق کرده) و بگذارید معلم کارش رو انجام بده در عوض هر از چندگاهی جلسه ای با معلمش بگذارید و ابتدا از اون در مورد فرزندتون و سطح کیفیت کارش در کلاس پرس و جو کنید و بعد مشکلات رو مطرح کنید . هر چقدر که دخالت مستقیم شما در کار آموزش کلاس اولی ها نهی شده برگزاری جلسه با معلم مفید خواهد بود . در واقع شما عهده دار آموزش بچه تون نیستید و اگر چنین بود اسم اون رو نباید مدرسه می نوشتید . شما تنها کمکی هستید برای اون و در کنارش تا اولین سال تحصیل رو با آرامش بیشتر شروع کنه و پایه ای محکم و انگیزه بخش برای یک دوره طولانی مدت و سخت بنا کنه .
اگر جواب سوال دوم مثبت بود بدونید که دلیلی نداره بچه شما هم مثل خودتون نابغه باشه چون نبوغ ژنتیک نیست (کسی پدر اینشتاین و یا مادر ادیسون رو در دنیای علم می شناسه ؟!) پس به جای کار و تلاش برای وادار کردن اون به نبوغ ! میتونید روی چیزهای دیگه ای همچون پشتکار و پیگیری اون کار کنید تا بدون نیاز به نبوغ هم بتونه به قله های موفقیت صعود کنه . اگر نبوغی در کار باشه خود به خود و زمانی که انتظارش رو ندارید خودش رو نشون خواهد داد .
نخواستم شورش رو در بیارم و از جمله های منفی تر استفاده کنم ولی برید جلوی آیینه و اخم کنید و چند بار این جملات رو با خودتون تکرار کنید ببینید چه حسی از شنیدن و گفتنش بهتون دست میده :
این چه جور "ک" نوشتنه ؟! هنوز یاد نگرفتی ؟! چند بار باید یه اشتباه رو تکرار کنی ؟! همه چی رو به مسخره گرفتی ها ! یه بار دیگه ببینم "س" رو درست ننویسی همه مشقت رو پاک می کنم از اول بنویسی هااااااا ! چرا خرچنگ قورباغه مینویسی ؟! مثلن کلاس اولی هستی هااااا . تو به این میگی دستخط ؟! افتضاحه !!! اینجوری میخواهی تکلیف انجام بدی بهتره دیگه مدرسه نری .......