بعد از یه دوره نسبتن طولانی برای پیگیری پست هامون مجبوریم  که چند روز به عقب برگردیم یعنی روزی که باباعلی در دومین هفته مهرماه برای شرکت در جلسه اولیا و مربیان اومده بود مدرسه مون . بعد از یک ساعتی که به سخنرانی مدیر مدرسه ، مسئول های آموزشی و پرورشی و ... گذشت وقت آشنایی با معلممون شد بنابراین باباعلی به اتفاق باقی پدر و مادرها راهی کلاسی شدند که قرار بود من یک سال توش حضور داشته باشم و یه جورایی مهم ترین کلاس زندگی همه آدم های روی زمینه . از اینکه بعد از سی و یک سال دوباره سر کلاس اول (اون هم سر جای پسرش) می نشست احساس جالبی داشت . احساسی نوستالژیک و البته آمیخته با شیطنت . تازه ! در شرایطی که روی نیمکت و پشت میزهای ما جا نمی شد ! جالب بود که خانوم معلم مهربون و خبره ما از روی چهره پدر و مادرها تقریبن میتونست تشخیص بده که پسرشون کدوم یکی از یچه ها است . خانوم معلم ضمن آشنایی و خوش و بش با پدر و مادرها اصولی که انتظار داشتند در طول سال از طرف اونها رعایت بشه رو برای نتیجه بخش بودن هر چه بیشتر آموزش های کلاس مطرح کردند . بد نیست خلاصه ای از مجموع سخنرانی ها و نظرهای آموزشی مدرسه رو برای دبستانی ها داشته باشیم  :

۱- نزد کودکمان از سختی های یک درس صحبت نکنیم .

2- هیچگاه انجام یک تکلیف ، نیمه کاره رها نشود .

3- تکالیف او را به جایش انجام ندهیم بلکه همیشه ناظر انجام تکلیف باشیم و گاهی در نشان دادن نحوه انجام  به او کمک کنیم .

4- مجوز تاخیر و غیبت به دلایل ساده صادر نکنیم .

5- بازخوردهای نامناسب از مدرسه را با عکس العمل های مناسب دریافت کنیم (در همان بدو امر برخورد بد و شماتت آلود نشان ندهیم)

6- شنونده خوبی باشیم و بعدها در فرصت های مناسب حرف های او را یادآوری کنیم تا بداند که حرف هایش برای ما مهم است و در ذهن ما ثبت می شود .

7- به بهانه های مختلف نگاهی به کتاب های درسی او بیندازیم .

8- خاطره های خوب مدرسه مان را برای او تعریف کنیم .

9- بد و خوب دوستانش را نزد او قضاوت نکنیم (چون از همکلاسی هایش  شناخت خوبی نداریم اجازه دهیم خودش انتخاب کند)

10-  سعی کنیم راجع به جایی که در آن حضور نداریم اظهار نظر قطعی نکنیم (کلاس درس ، مدرسه و ...)

11-  آنها در بعضی درس ها فعالند و در برخی خیر . از علاقمندی ها به صورت راهبردی استفاده نماییم .

12-  به فرزندمان گوشزد کنیم که ابتدا و انتهای حرف های معلم را خوب گوش دهد (80%مطالب در ابتدا و انتهای حرف معلم ها نهفته است)

13- دلایل بازخوردهای منفی را از معلم بپرسیم و بعد اظهار نظر نماییم .

14- از کودک خود بخواهیم که تمام اتفاقات مدرسه را برای ما بازگو نمایند (این کار تمرینی برای آینده است)

در هر صورت برای باباعلی روزی خوب و به یاد ماندنی بود . البته کمی حیف شد چون جلسه بعد از تعطیلی مدرسه بود و من باید برای حضور به موقع سر کلاس دف با سرعت هر چه تمام تر مدرسه رو به اتفاق مامان شیدا ترک می کردم .