تمرین برنامه ریزی
هر سال تابستون که میاد ، بچه ها خوشحال میشن و خانواده ها فکور که چطور باید وقت های آزاد این بچه های خوشحال رو پر کنند . اولین چیزی هم که به ذهن بیشتر اونها می رسه انتخاب یه سری کلاس و دوره است تا بتونند به واسطه اونها این مشکل یعنی خالی موندن اوقات فراغت بچه هاشون رو حل کنند . ما ولی امسال برعکس عمل کردیم . یعنی به جای اضافه کردن کلاس های من سعی کردیم اونها رو در همون حد نگه داریم و حتا کمشون هم کردیم تا بتونیم روی موضوع مهمتری تمرکز کنیم . موضوع مورد نظر ما "برنامه ریزی" بود . در واقع برنامه ریزی و چگونگی عمل به برنامه ها معضلیه که خیلی از بزرگترها در قبال بچه هاشون و حتا خودشون باهاش مواجه هستند و این مشکلیه که به نظر باباعلی باید از همین سنی که من توش هستم حل بشه . اون تمام کارهایی که من ازش میخوام رو در قالب برنامه انجام میده و از من هم میخواد کارهای مربوط به خودم رو برنامه کنم و در زمان خودش انجامشون بدم . میگه اینها به هم ربط دارند و اگه کاری که من تعیین کردم به تعویق بیفته کاری که قراره اون برای من انجام بده هم همون قدر به تعویق میفته ... این ترفند تا حدود ۱۲۰درصد ! جواب داده و من برنامه ریزی رو به خوبی یاد گرفتم جوری که حالا دیگه تمام برنامه ها توسط خودم تعیین و در زمان خودش هم اجرا میشه البته یه تبصره هم داریم (من می تونم اولویت بندی برنامه ای که تعیین کردم رو در طول یک روز جابجا کنم ولی انجام هیچ برنامه ای نباید به روز بعد کشیده بشه و باباعلی هم می تونه در مورد کارهایی که باید برای من تو برنامه ام انجام بده با توجه به زمان های خالیش وقت تعیین کنه ولی سعی می کنه خیلی به تعویق نیفته) ... داستان البته اوایل تابستون با یه جدول مقوایی بزرگ شروع شد ولی بعدش دیدیم خیلی افه آلوده ! و کار رو میشه با یکی از همین مدادهای ته جویده ! و یه دفترچه فسقلی هم انجام داد و مهم اجرای این برنامه ها است . برنامه های من از تمرین سازها ، زبان ، استراحت ، کارتون دیدن ، بازی با کامپیوتر ، رفتن به کلاس های روتین مثل موسیقی و استخر و ... ، سر و کله زدن با کتاب ها و اسباب بازی های فکری و ... تشکیل میشه و در خصوص برنامه های باباعلی هم یه سری از اونها که طی دو هفته گذشته انجام دادیم رو تو پست بعدی بهتون میگم تا بدونین یاد دادن برنامه به بچه هاتون همچین آسون هم نیست ! عکس بالا سیستم Organizer من رو نشون میده !!!