دوازده خرداد مصادف بود با کنسرت مامان های کلاس ما ! بله درست فهمیدین . از اونجایی که مامان های ما که همیشه ما رو می برند کلاس ، خودشون هم دو ترم کلاس مبانی موسیقی و فلوت رایگان داشتند براشون فرصتی شد تا در زمان هایی که ما سر کلاس مشغول آموزش هستیم خودشون هم مقدمات موسیقی رو یاد بگیرند . منتهاش برای من این قضیه یه کم متفاوت بود ... چون به جای مامانم دایی آراد من رو می برد و میاورد خودش هم رفته بود سر کلاس ! ...غافل از اینکه تمام شرکت کننده های این کلاس مامان ها هستند !

خلاصه سرتون رو درد نیارم تو طول ترم خیلی ها فکر می کردند دایی آراد پدر منه ...خیلی ها هم می گفتند حیوونی ! چه زود ازدواج کرده ! اصلا وقت زن گرفتنش نیست که !!! غافل از اینکه بابا ! این دایی آراد جونمه !... خلاصه دایی آراد ما ، هم سر کلاسش مورد لطف قرار می گرفت هم موقعی که میومد خونه کلی مورد عنایت باباعلی و اهل منزل قرار می گرفت .

از همه جالب تر روز کنسرتشون بود . ما بچه ها و باباهامون به عنوان تماشاچی نشسته بودیم و اینهمه آدم گنده با لباس های یکدست مشکی و روسری قرمز (دایی آراد با شال قرمز)!  فلوت به دست میزدند و میخوندند :

[موزیک]

ای زنبور طلایی..........نیش میزنی بلایی !                                                                                  

پاشو پاشو بهاره..........گل وا شده دوباره !

[موزیک]

کندو داری توصحرا..........سر می زنی به هر جا !

پاشو پاشو بهاره..........عسل بساز دوباره !!!

البته کارشون عالی بود و غیر از کنسرتوی بالا دو تا اجرای دیگه هم داشتند ... من هم از همینجا به همه شون خسته نباشید میگم : دست گل همه تون درد نکنه !