با کتاب خوابی !
خیلی از بچه ها دوست دارن با عروسکشون بخوابن ولی من کتاب رو ترجیح میدم . البته یه وقتایی من هم با عروسک هام می خوابم ها ولی از اونجایی که من یه کم تو خوابیدن سخت گیرم حوصله ندارم کسی من رو بغل کنه یا یه چیز دیگه هم با من رو تختم باشه و به جز این مورد که تو عکس میبینین و همین یکبار اتفاق افتاده معمولا تمام عروسک هام رو میریزم پایین بعد میخوابم اگر هم کسی بغلم بخوابه نباید بغلم کنه زود دستش رو از روم بر میدارم آخه آدم باید بدون مزاحم بخوابه !! ولی راجع به کتاب این قضیه فرق میکنه . زیاد اتفاق میفته که با یه کتاب بخوابم . مثلا تمام دیشب رو این کتابه بغلم بود کله صبح هم از باباعلی خواستم یه کمش رو باهم کار کنیم اون هم یه کم باهام سروکله زد ولی چون وقت کم بود و من باید برای مهد کودک آماده میشدم گذاشتیم یه وقت دیگه ... جالبه حتی اگه اصلا تو اتاق نور نباشه من کتابم رو نگاه میکنم تا خوابم ببره ... باباعلی اکثر مواقع که اینجوری میشه بهم میخنده احتمالا تو دلش میگه : آخه چیزی معلوم نیست که ! به چی نگاه میکنی ؟!!! ولی نمی دونه که خیلی چیزا معلومه !