همه چیز درباره موسیقی کودک (بخش اول)
از اولین روزهایی که هر روز وارد وب سایت آموزشگاه می شدم و سن پذیرش کودک رو برای آموزش موسیقی چک می کردم حدود سه سال می گذره . با توجه به اینکه پایان دوره ارف نزدیکه دیگه تقریبن می تونم تجربه ام رو در این زمینه هم به اشتراک بگذارم . پس با مقدمه ای کوتاه میریم سراغ نتایج آخرین تحقیقات در زمینه آثار موسیقی و در قسمت های بعدی به انتقال تجربیات خودم در این زمینه خواهم پرداخت :
بر خلاف تمام کارهای مثبتی که در موسیقی کشورمون تا به امروز انجام شده موسیقی در فرهنگ عوام ایران که آکنده از تابوهای مختلف قومی ، اجتماعی و مذهبیه همیشه یه جورایی تداعی کننده مطربی بوده به گونه ای که حتی امروز هم بسیاری از خانواده ها با ترس و بی علاقگی به ورود کودکشون به این مقوله نگاه می کنند . به عنوان کسی که از سنین خردسالی یک گوش دهنده (و نه نوازنده) حرفه ای موسیقی بودم همیشه وقتی به موسیقی و چگونگی نواختن اصولی یک ساز فکر می کردم به این نتیجه میرسیدم : کسی که قابلیت نواختن یک ساز رو به صورت اصولی و از روی نت ، به خصوص در هماهنگی با سایر نوازندگان یک ارکستر داره ، کار سخت دیگری نیست که توی زندگیش نتونه انجام بده ... امروزه تحقیقات در این زمینه روز به روز بیشتر داره این امر رو ثابت می کنه و هر روز تاثیر جدیدی از موسیقی بر روی عملکرد انسان ها کشف میشه ... تا جایی که همراه با این تحقیقات متدهایی هم ابداع میشه که سن شروع یادگیری موسیقی رو به ماه های ابتدایی زندگی تقلیل داده و بعید نیست تا چند وقت دیگه امر آموزش رسمی موسیقی به کودک به پیش از تولد هم کشیده بشه !(شاید هم این اتفاق افتاده و من خبر ندارم)
با توجه به زیاد بودن مطالب مرتبط و عدم امکان گردآوری همه اونها در یک صفحه در این زمینه چند صفحه فارسی و چند صفحه انگلیسی رو که ژیش از این مطالعه کردم و به نظرم مفید و آموزنده اومده برای مطالعه می گذارم تا تاثیر یادگیری موسیقی و روش های آموزش کودکان بیش از پیش برای دوستانی که به این مقوله علاقمند هستند روشن بشه :
Adolescents Involved With Music Do Better In School
Time Invested In Practicing Pays Off For Young Musicians, Research Shows
Childhood Music Lessons May Provide Lifelong Boost in Brain Functioning
اما موسیقی چه تاثیری میتونه بر عملکرد مغز داشته باشه ؟ من در این زمینه تحقیقی سراغ ندارم که چگونگی این تاثیر رو به وضوح و با جزئیات نشون بده ولی فکر می کنم شما هر بخش از بدنتون رو که بیشتر مورد پرورش قرار بدید رشد بهتری خواهد داشت . مثل ورزشکاری که برای بخش های ضعیف تر بدنش برنامه ریزی مخصوص به خودش رو داره و اینقدر با وزنه و حرکات اصولی اون قسمت ها رو پرورش میده تا به شکل مطلوب خودش برسه ، این امر برای مغز هم میتونه صدق کنه . بر اساس نتایج تحقیقات در خصوص عدم تقارن مغز مشخص شده که هر نیمکره مغز بخشی از کارها رو به صورت تخصصی انجام میده و با نگاهی به وظایف هر نیمکره مشخص میشه که از همون ابتدای تولد کودک این نیمکره چپ اون هست که فعال تر میشه چون : اولین فعالیت های یادگیری کودک از قبیل زبان تکلم مستقیم توسط این بخش انجام میشه و بیشتر حافظه کودک و چیزی که به IQ معروفه نیز در همین بخش قرار گرفته . بنابراین در اکثر افراد نیمکره چپ فعالیت بیشتری داره و در نتیجه بیشتر هم پرورش پیدا می کنه . بنابراین نیمکره راست غیرفعال تر میمونه و از اونجاییکه در اکثر موارد والدین به هوش و IQ فرزندشون افتخار می کنند و حافظه بچه ها در یادآوری اسم ها و اشیا براشون اهمیت بیشتری داره ، از پرورش توانایی های مربوط به نیمکره راست یه جورایی غافل میشند . حال آنکه واژه خلاقیت-که این روزها زیاد هم طرفدار پیدا کرده-بیشتر مربوط به نیمکره راست مغز هست و یکی از بهترین راه های افزایش خلاقیت ، پرورش این بخش مغز از همون سنین کودکیه که ارتباطات مغزی در حال شکل گیری هستند . جالب اینکه چون عملکرد نیمکره های مغز به طور کامل جدا از هم نیست و بر همدیگر تاثیرگذار هم هستند پرورش نیمکره راست موجب بهبود در عملکرد نیمکره چپ و در نتیجه افزایش هوش و IQ هم خواهد شد . البته تحقیقات در خصوص تاثیر مستقیم موسیقی بر IQ نیز همچنان ادامه داره و نتایج این سری تحقیقات هم از وجود رابطه منطقی بین دانش موسیقی و بهبود هوش خبر میده . بررسی های دیگری نیز نشون داده که در کنار نیمکره راست ، بخش دیگر مغز نیز در پردازش موسیقی نقش داشته و فراگیری موسیقی در موسیقی دانان موجب تقویت قسمت های اتصال دهنده دو نیمکره و در نتیجه تقویت ارتباطات بین دو نیمکره مغزی می شود . به دلیل طولانی شدن مطالب این بخش در قسمت های بعدی به شرایط مناسب برای آموزش موسیقی به کودکان خواهیم پرداخت .